کته : کانی هایی که در نور عادی خاکستری رنگ هستند :
کوارتز- ارتوز -پیروکسن - سانیدین -پلاژیو کلاز
مشخصات فلدسپات در مقاطع نازک
سه گروه از فلدسپات ها عبارتند از :1) فلدسپات های آلکالن 2) پلاژیو کلاز ها 3) هیالو فان ها
فلدسپات های آلکالن :
¨ ارتوز : ماکل کارلسباد – دارای پرتیت در نور عادی خاکستری رنگ و نوعی فلدسپات پتاسیم
¨ آلبیت : فلدسپات سدیم و در سنگ های اسیدی وجود دارد – در نور عادی بی رنگ و آلتره و در نور پلاریزه در مایع خاکستری روشن و سفید و زرد و دارای ماکل پلی سنتتیک است.
¨ آدولار : فلدسپات سدیم در رگه های هیدرو ترمال و آلبیت کم
¨ انور تو کلاز : بیشتر فلدسپات سدیم و کمی فلدسپات پتاسیم و در سنگهای آذرین بیرونی وجود دارد .
¨ اورتو کلاز : در گرانیت ها و پگماتیت ها ی صورتی رنگ در اثر آهن
¨ سانیدین : ماکل پلی سنتتیک – شکستگی داردو در نور عادی خاکستری رنگ
¨ آمازونیت : نوعی اورتو کلاز و سبزرنگ و هیدرو ترمالی می باشد
¨ میکروکلین : در گرانیت ها و سنگهای حد واسط و دارای تداخل دو ماکل آلبیت و پری کلین و ماکل شبکه ای می باشد
نکته: پرتیت در اثر وجود آلبیت به صورت رشته در ارتوز بوجود می آید . آنتی پرتیت تداخل ارتوز در آلبیت می باشد .
پلاژیو کلاز ها :
¨ الیگو کلاز
¨ آندزین
¨ لابرادوریت
¨ بیتونیت
¨ آنورتیت : در سنگ های بازیکتر وجود دارد
تشخیص پلاژیو کلاز های فوق برای طبقه بندی و یافتن نام سنگ ( در سطح دوره کارشناسی ) الزامی ندارد و و تنها پیدا کردن پلاژیو کلاز کافی است .پلاژیو کلاز ها دارای زونینگ می باشندو در نور عادی خاکستری می باشند .
هیالوفان ها :
¨ سلزیان : در سنگ های آذرین و دگرگونی متا سوماتیک وجود دارد .
¨ هیالوفان :در پگماتیت ها و ولکانیت ها و کنتاکت های متاسوماتیک
¨ دان بوریت :در شرایز پنوماتولیتی ودر مجاورت کلسیت و مر مر تشکیل می شود و در مرحله هیدروترمالی و در نزدیکی کلسیت
¨ کانکریت : در سنگ های آذرین آلکالن و پنوماتولیت و پلوتونیت ها
مشخصات پیرو کسن ها در مقاطع نازک
الف ) ارتو پیروکسن ها(خاموشی مستقیم – رنگ های پائین در سری رنگ ها)
¨ انستاتیت : در نور عادی بی رنگ –در نور پلاریزه در مایع خاکستری و سفید سری اول – دو محوری مثبت
¨ برونزیت : در سنگهای کم سلیس مانند انستاتیت -مانند گابرو و اولترا بازیک mg دار
¨ هیپر استن: در چارنوکیت ها و گابرو و اولترا بازیکها در نور عادی پلی کروئیسم ضعیف و در مایع رنگ های سبز روشن و قرمز و زرد و در نور پلاریزه زرد تا نارنجی سری اول و دو محوری منفی
¨ فرو هیپراستن
¨ اِولیت
¨ فروسیلیت
ب ) کلینو پیروکسن ها(خاموشی مایل – رنگ های بالاتر در سری رنگ ها )
¨ اِژین : پوشش رنگ ( در ناحیه سری دوم و سوم )- پلی کروئیسم در مایع سبز و قهوه ای و زرد مایل به سبز
¨ ژادِئیت
¨ اسپودومن
¨ اُوژیت:در نور عادی پلی کروئیسم ضعیف قهوه ای و سبز و زرد- ماکل ساعت شنی – در نور پلاریزه رنگ در سری اول ودوم
مشخصات آمفیبول ها در مقاطع نازک
آمفیبول ها دارای خاموشی مستقیم و رخ های ظریف می باشند و جز متا سیلیکات ها می باشند .
الف ) ارتو آمفیبول
¨ اکتینلیت : پلی کروئیسم ضعیف دارد
¨ ترمولیت : آمفیبول بدون پلی کروئیسم – بی رنگ و ماکل پلی سنتتیک
¨ فرو ترمولیت
ب) کلینو آمفیبول ها
¨ هورنبلند سبز یا هورنبلند معمولی : آمفیبول های کشیده – رخ لوزی مانند –پلی کروئیسم سبز تا قهوه ای که ویژگی برای تمایز آن از هورنبلند بازالتی می باشد – ماکل زیاد.
¨ هورنبلند بازالتی : پلی کروئیسم شدید در ناحیه قهوه ای تیره و متمایل به قرمز تا زرد – در نور پلاریزه رنگ در سری دوم و سوم – گاهی دارای پوشش رنگ – ماکل فراوان – دو محوری منفی
¨ گلوکوفان : در نور عادی پلی کروئیسم زرد و آبی و در نر پلاریزه رنگ در سری اول – گاهی پوشش رنگ – دو محوری منفی- در سنگ های دگرگونی یافت می شود
مشخصات میکا ها در مقاطع نازک
میکاها دارای خاموشی مستقیم است .
¨ بیوتیت : پلی کروئیسم قوی از سبز تا قهوه ای – انکلوزیون – کینگ یعنی چین خوردگی حاصل از فشار دارد – دو محوری منفی
¨ مسکویت : کینگ – انکلوزیون- رنگ پلاریزه سری دوم – دو محمری منفی
¨ کلریت : سبز رنگ طبیعی
مشخصات فلدسپاتوئید ها در مقاطع نازک
¨ لوسیت : ماکل پلی سنتتیک – تقریبا ایزوتروپ- در سنگهای آذرین درونی دیده نمی شود
¨ هااُین : در نور عادی بی رنگ با متمایل به ابی و در نور پلاریزه شکل ندارد –در سنگ های آذرین بیرونی مانند فنولیت دیده می شود.
¨ نفلین : در نور پلاریزه در مایع خاکستری سری اول و ممکن است با کوارتز یا آپاتیت اشتباه گردد.
¨ سودالیت : بمانند هااُین
¨ نوزان : بمانند هااُین
¨ لازوریت : در سنگ های دگر گونی دیده می شود .
¨ اولیوین : برجستگی زیاد –کاملا بی رنگ شکستگی زیاد آلتراسیون متمایل به قرمز و قهوه ای – شکل بلوری گرد دارد – اگر به سرپانتین ده باشد در نور عادی سبز رنگ دیده می شود. اولیوین با کوارتز هرگز با هم دیده نمی شوند.
¨ کوارتز : گزنومورف یعنی شکل خاصی ندارد –خاموشی موجی – در نور عادی خاکستری
¨ زیرکن : سبز رنگ و برجستگی زیاد در نور عادی و به صورت انکلوزیون در کانی هایی مانند بیوتیت و دارای توریت ( سیلیکات توریم ) که سبب ایجاد هاله می شود .
¨ اِپیدوت : حالت شعاعی مشخص معروف به لباس دلقکی – شکستگی فراوان – در نور عادی متمایل به سبز – بیرفرنجانس نسبتا بالا – سبز پسته ای
¨ دیستن : دو سری رخ واضح(بافت چهار خانه) – برجستگی بالا- در نور عادی متمایل به آبی یا سبز
¨ کوردیریت : دارای انکلوزیون های زیاد ( متمایز به پلاژیو کلاز ) – ماکل پروانه ای و در سنگ های درشت دانه – ماکل پلی سننتتیک -آگر ضخامت مقطع زیاد باشد حالت زرد رنگ دارد.
¨ استارولیت : ماکل ستاره ای – رنگ زرد تا نارنجی در نور عادی – پلی کروئیسم از سفید تا زرد تغییر می کند .
¨ آندالوزیت : رخ واضح – شکستگی – رنگ سفید تا زرد – در نور عادی بی رنگ – ارایش کیا ستولیت (آرایش ذرات کربن در داخل آندالوزیت که درون شیست های ذغال دار یافت می شود و در مقاطع ذرات کربن حالت + دارند و در وسط + یک مربع تو خالی وجود داردو در انتهای سیگار برگ از طول آن کم شده و به عرض آن اضافه می شود .
¨ سیلیمانیت : سوزنی شبیه به دسته علف – در نور عادی متمایل به سبز – برجستگی قوی – پلی کرئیسم خیلی ضعیف و در نور پلاریزه نارنجی تا آبی رنگ .
¨ تورمالین : پلی کروئیسم سبز رنگ و یکنواخت – بدون رخ – دارای شکستگی – انکلوزیون فراوان متحد المرکز – ایزوتروپ (سیستم تری گونال ) رنگ حنائی در نور پلاریزه ) – گاهی کنسارتریک
¨ گارنت : قویترین ضریب شکست - شکل گرد – برجستگی زیاد – ایزوتروپ
¨ لوسیت : ماکل پلی سنتتیک – تقریبا ایزوتروپ – بلئر شش گوش در نور عادی – در سنگ های آذرین درونی دیده نمی شود –
¨ اسفن : پوشش رنگ – شکستگی عمودی بر طول بلور – ماکل کلاه ژاندارمی – برجستگی
طبقه بندی سنگ های آذرین اسیدی
f.A/pla اندازه دانه |
فلدسپات بیشتر از پلاژیوکلاز(f.a > pla) |
F.a=pla |
Pla > f.a |
دانه درشت |
آلکالی گرانیت (گرانیت آناتکسی دارای اِپیدوت و سلیمانیت و گارنت است ) |
آداملیت |
گرانودیوریت |
دانه متوسط |
آلکالی میکرو گرانیت |
میکرو آداملیت |
میکرو گرانودیوریت |
دانه ریز |
آلکالی ریولیت (لیپاریت) |
ریو داسیت (توسکانیت ) |
داسیت |
طبقه بندی سنگ های آذرین حد واسط (خنثی )
اندازه دانه |
اکثرا فلدسپات آلکالن |
F.A=PLA |
اکثرا پلاژیو کلاز |
فلدسپاتوئید+PLA+F.A |
دانه درشت |
سیانیت (کمتر از 5% کوارتز) |
مونزونیت |
دیوریت |
فوئید سیانیت (شرایط کم سیلیس) |
دانه ریز |
تراکیت |
تراکی آندزیت (لاتیت ) |
آندزیت (اکثرا هورنبلند) |
فنولیت |
تقسیم بندی بازالت ها :
1)بازالت تولئیتی :سیلیس زیاد و عناصر آلکالن پائین و اولیوین ها دارای هاله ای از انستاتیت است .
2)بازالت آلکالن : سیلیس کم و دارای فلدسپاتوئید و عناصر الکالن زیاد( بازانیت به بازالت فلدسپاتوئید دار می گویند- اسپیلیت بازالتی است که دارای اپیدوت و کلسیت و زئولیت و سیلیس است و در کف اقیانوس تشکیل می شود .
الف ) دیاباز : ماگمای بازالتی که در شرایط دایکی سرد می شود .
ب) گابرو : بازالتی که در شرایط درونی سرد شود و دارای کلینو پیروکسن و هورنبلند است .
3)بازالت کالکو آلکالن ج) نوریت : سنگ آذرین درونی که ارتوپیروکسن دارد.
د) گابرو نوریت : در این سنگ نسبت ارتوپیروکسن و کلینوپیروکسن یکی است .
خواص نورى کانى ها :
انواع کانى ها :
1) کانى اپک : اگر در حالت نور ppl کانى ما به صورت تیره باشد آن کانى کانى اپک نام دارد . و جون نور از کانى اپک عبور نمى کند باید براى دیدن ان کانى ها از میکروسکوپ هاى انعکاسى استفاده کرد .
2) کانى هاى شفاف:
1ـ یک محورى: کانى هاى متبلور در سیستم هاى هگزاگونال ،ترى گونال و تترا گونال
2ـ دومحورى: کانى هاى متبلور در سیستم هاى اروترومبیک، مونوکلینیک و ترى کلینیک
عوامل موثر در شکل کانى ها :
1ـ ترکیب شیمیایى
2ـ شرایط تبلور
شکل کانى :
1. یو هدرال : اگر کانى زاویه دار باشد، و گوشه هاى آن خرده نشده باشد شکل دار است .
2. ساب هدرال : اگر گوشه اى کانى خرده باشد به آن نیمه شکل دار مى گویند .
3. آن هدرال : اگر کانى زاویه دار باشد ، گوشه ها خرده باشد به آن بى شکل مى گویند.
فرم شکل کانى:
1. شش گوش (برش عرضى Am )
2.هشت گوش( برش عرضى py )
3. ستونى ( برش طولى Am _ py )
4. سوزنى (برش طولىAm )
5. فلسى mica grop( mus bt chl)
اولین کانى در واکنش بون شکل دار است( الوین ) و هر چه از سرى واکنش بون به پایین پیش مى رویم از حالت شکل دار خارج مى شود.مانند کوارتز که بى شکل است.
رنگ کانى :
الف :داراى رنگ : با چرخش میز میکروسکوپ که به1- داراى چند رنگى 2ـ فاقد چند رنگى تقسیم میشود
داراى چند رنگى
1. داراى چند رنگى مستقیم : در جهتppl تیره
2. داراى چند رنگى معکوس: در جهتppl روشن
کانى هایى که داراى چند رنگى هستند در برش عرضى فاقد چند رنگى مى باشند.
قهوه اى روشن و تیره Bt _ سبز کم رنگ تا پررنگ Am
سبز تا کرم رنگ chl _ قهوه اى روشن و تیره تا کرمpy
ب:فاقد رنگ mus_ Qtzp_ kfs) )
رخ ( کلیواژ ) :
تعریف: سطح یا امتداد خاصى از بلور که پیوند در آن جهت سست بوده و موجب مى شود تا بلور در آن امتداد شکسته شود و سطوح ایجاد شده منظم باشد آن را رخ مى گویند.
از لحاظ کیفیت به انواع :
واضح ، نیمه واضح و غیر واضح قابل تقسیم هستند.
کانى هاى آمورف فاقد رخ هستند اما کانى هاى بلورین گاهى در یک،دو،سه،چهار و شش جهت داراى رخ هستند
انواع رخ
1. انواع رخ یک جهتى مانند mica grop( mus bt chl)
2. رخ دوجهتى: قائم مانند پیروکسن و غیر قائم مانند آمفیبول
3. رخ سه جهتى: مانند cal وpol
نکته : ضخامت رخ ثابت بوده و با چرخش میز میکروسکوپ تغییر رنگ نمى دهد و بصورت خطوط صاف و پیوسته است
شکستگى :
شکستگى به صورت خطوط ناصاف و با ضخامت متغییر دیده مى شود و چون در قسمت شکستکى آلتره شدن به وجود مى آید در نتیجه با چرخش میز میکروسکوپ تغییر رنگ مشاهده مى شود.
برجستگى:
1. کم : حاشیه کانى مشخص نباشد مانند kfs
2. متوسط:حاشیه کانى قایل تشخیص است مانند Qtz
3. بالا:کانى به صورت خیلى برجسته است مانند Bt-Ap-zr
ضریب شکست :
حاشیه بکر یا ضریب شکست عبارت است از تغییر مسیر نور از محیط هاى مختلف و از اجسام گوناگون گاهى ممکن است سرعت نور و میزان آن کاهش بیابد.
با پایین آوردن میز میکروسکوپ هاله یا حاشیه بکر را ایجاد مى کنیم در نتیجه در صورتى که پیچ تنظیم کننده را به طرف خودمان حرکت دهیم حالات زیر اتفاق مى افتد:
1.حاشیه کانى به سمت داخل مى رود پس ضریب شکست کانى بالا است مانند کانى هاى (Bt- Am -Pl)
2. هاله ایجاد شده به سمت خارج کانى میرود در نتیجه ضریب شکست کم است مانند کانى (KFC)
تجزیه یا آلتره :
یک کانى که قبلا تشکیل شده در شرایط جدید به کانى دیگرى تبدیل مى شود مثل تبدیل آلکالى فلدسپات به کائولینیت.وقتى که آنالیزور بیرون است آن قسمتى که تجزیه شدگى دارد کمى کدر دیده مى شود و مانند این است که روى آن را پوشانده باشیم و وقتى که آنالیزاتور را وارد مى کنیم به صورت رنگى دیده مى شود. این حالت را آلتراسیون مى گویند.
تجزیه شدگى به عوامل زیر بستگى دارد :
1.طویل شدگى
2.ترکیب کانى
انکلوزیون :
کانى قبلا تشکیل شده و توسط کانى دیگرى در بر گرفته مى شود مثل زیرکن داخل بیوتیت.
خاموشى
ابتدا نور xplرا مشاهده مى کنیم در صورتى که زیر میکروسکوپ مقطعى نباشد ما تاریک مى بینیم . جهت xpl شمالى جنوبى است وppl شرقى غربى است و اثر یکدیگر را خنثى مى کنند،و تاریک دیده مى شود.اگر کانى را در زیر میکروسکوپ قرار دهیم به کمک تیغه هاى کمکى زاویه 45 درجه مى سازند و مى توان نوع کانى را مشخص کرد.کانى را به موازات تار شمالى جنوبى قرار مى دهیم و زاویه میز میکروسکوپ را وقتى کانى به موازات تار شمالى جنوبى است مى خوانیم و سپس کانى را در جهت عقربه هاى ساعت مى چرخانیم تا زمانى که تاریک شود و وقتى تاریک شد دوباره زاویه را مى خوانیم در آن هنگام زاویه ها را کم مى کنیم که حالات زیر اتفاق مى افتد.
1. موازى:اگر زاویه چرخش 90 درجه باشد مانند mus Bt
2. مایل:زاویه جرخش( 44-1) و( 89-46) درجه باشدمانند Am _ py
3. متقارن:زاویه چرخش 45درجه باشدمانند Am _ py
خاموشى موجى
گاهى کانى تحت تاثیر گرماو فشا قرار مى گیرد در نتیجه محور هاى نورى آن تغییر و به صورت ایجاد مى شود که در این صورت خاموشى مطلق به وجود نمى آید و خاموشى به صورت موجى شکل روى آن حرکت مى کند. این خاموشى مخصوص کوارتز است
رنگ اینترفرانس:
1. ابتدا کانى را در حالت خاموشى مطلق قرار مى دهیم و عدد مقابل میز میکروسکوپ رامى خوانیم
2. سپس به عدد نوشته شده 45درجه اضافه مى کنیم در این حالت روشنایى مطلق است که رنگ اینترفرانس نامیده مى شود.
در این حالت تعداد حلقه هاى قرمز را با یک جمع کرده که در این صورت شماره نظام مشخص مى شود و رنگ کانى رنگ نظام را معین مى کند.
طویل شدگى
1. کانى را به موازات تار شمالى جنوبى قرار مى دهیم
2. کانى را نسبت به تار شمالى جنوبى 45 درجه مى چرخانیم
3. کانى به موازات تیغه کمکى قرار مى گیرد
4. تیغه کمکى را از جایگاه مخصوص وارد میدان دید مى کنیم
5. اگر محور دید و کانى و تیغه یکسان باشد رنگ اینترفرانس افزایش مى یابد یعنى آبى یا سبزشود در این صورت کانى هم جهت با تیغه کمکى (منفى)مى باشد ولى اگر رنگ زرد تا نارنجى شود کانى خلاف جهت تیغه(مثبت) است
در صورتى که کانى داراى رنگ انترفرانس نظام بالا باشد از تیغه کمکى جبران کننده استفاده مى کنیم.
بافت اسکلوشن :
بعضى از کانى ها پس از سرد شدن به دو کانى تقکیک مى شوند که به آن اسکلوشن مى گویند.پدیده اسکلوشن را در فلدسپات ها به پرتیت و آنتى پرتیت مى شناسند.
خصوصیات بافت اسکلوشن:
1. در یک کانى خواص نورى دو کانى قابل بررسى است.
2. در پیروکسن ها گاهى پدیده اکسلوشن تشکیل مى شود.
3. در نور pplبافت اسکلوشن بى رنگ .و در نور xplسفید تا خاکسترى است
4. پلاژیکلاز برجستگى بیشتراز آلکالى فلدسپات (وقتى آنالیزاتور خارج باشد)است
5. اگر زمینه به سمت داخل و برجستگى بالا داشته باشد و لکه هاى آن برجستگى هاى ظریف داشته باشند و حاشیه بکرشان به سمت بیرون حرکت کنند نوع اسکلوشن آنتى پرتیت است و اگر بر عکس باشد پرتیت
6. اگر حالت فوق خیلى ریز باشد میکرو آنتى پرتیت گفته مى شود.
ماکل :
بلورهاى بعضى از کانى ها هنگام تبلور در یک سطح یا محور مشترکاً رشد نموده و تشکیل ماکل را مى دهند .
انواع ماکل :
1ـ ماکل کارلسباد 2ـ پلى سنتیک 3ـ پرکلین 4ـ مشبک 5ـ تداخلى
براى دیدن ماکل ها آنالیزاتور باید داخل باشدیعنى ماکل تنها با نور xpl دیده مى شود
1. ماکل کارلسباد از دو بلور تشکیل شده است که در یک محور مشترک هستند
2. ماکل پلى سنتیک از چند بلور که خواص نورى آنها یکسان است تشکیل شده است بلور ها حالت نوار داشته که به صورت ممتد و یک نواخت است
3. ماکل پریکلین مانند ماکل پلى سنتیک است با این تفاوت که عرض نوارهاغیر یکسان و تا انتها نمى رسند
4. ماکل مشبک که به صورت مشبک است
از ماکل ها براى تشخیص کانى و تعیین ترکیب شیمیایى آنها نیز استفاده مى شود مثلاًماکل پلى سنتیک براى شناسایى پلاژیکلاز و پتاسیم فلدسپات رابا استفاده از ماکل کارلسباد و میکروکلین را توسط ماکل مشبک تشخیص مى دهند
زونینگ:
تغیرات
منظم و تدریجى در ترکیب شیمیایى یک کانى و یا تغییر نوع کاتیون رنگى موجب
تشکیل زونینگ مى شودیعنى زونینگ به دلیل تفاوت در ترکیب شیمیایى دو کانى
به دو رنگ دیده مى شود که حاشیه زونینگ آلبیت باشد سدیم دار و مرکز آن
اندریت است (کلسیم دار) و با چرخش میز میکروسکوپ به خوبى مشاهده مى شود.
انواع میکروسکوپ:
1. میکروسکوپ پلاریزان:
کاربرد آن در زمین شناسى است و براى مطالعه خواص نورى بلورها، شناسایى کانى ها ،مطالعه پترولوژى و پتروگرافى سنگ هاى آذرین ،دگرگونى و رسوبى از آن استفاده مى شود
2. میکروسکوپ پیناکولار:
دوچشمى هستند و فقط اجسام را بزرگ مى کنند در زمین شناسى در قسمت فسیل شناسى کاربرد بیشترى دارد.
3. میکروسکوپ انعکاسى:
براى شناسایى کانى هاى فلزى مورد استفاده قرار مى کیرند چون آن ها نور را از خودشان عبور نمى دهند .و براى مطالعه شکل و اندازه آنها بررسى مراحل کانى سازى ،وضعیت و رابطه نسبى کانى ها به یکدیگر.
اجزاى میکروسکوپ :
1ـ پایه 2ـ بدنه 3ـ لوله میکروسکوپ 4ـ عدسى چشمى 5ـ عدسى شیئى 6 ـ آنالیزاتور 7ـ جایگاه ورقه هاى کمکى 8ـ حلقه هاى تنظیم عدسى 9 ـ پیچ تنظیم کننده 10ـ میز میکروسکوپ 11ـ دیافراگم 12ـ گیره میز 13ـ منبع نور
میکروسکوپ داراى میزى است که نمونه ها را روى آن قرار مى دهند و هم چنین میکروسگوپ داراى دیافراگم است که مى توان نو را با آن تنظیم کرد و نورى که از منبع تغذیه وارد میکروسکوپ مى شود نود ایزوتروپ است که در بین راه به وسیله منشور نیکل به نور پلاریزه تبدیل مى شود این منشور در بالاى دیافراگم قرار دارد.
عدسی های شیی : میکروسکوپ داراى یک سرى عدسى هاى شیئى مى باشند که براى بزرگ یا کوچک دیدن نمونه از آن استفاده مى شود که در اصطلاح به آن ها OBJECTIVگفته مى شود که ما براى دیدن نمونه ها ابتدا از شماره 4 آن استفاده مى کنیم.
عدسی بر تلاند : میکروسکوپ عدسى دیگرى به نام برتلاند دارد که در بالاى میکروسکوپ و در زیر عدسى چشمى قرار دارد.
پیچ تنظیم بزرگ و کوچکى که در اطراف میکروسکوپ قرار دارد براى واضح کردن تصویر و همچنین بالاو پایین بردن میز میکروسکوپ از آن استفاده مى شود.
آنالیزور : میله اى در میکروسکوپ است که در عدسى چشمى قرار دارد که اگر داخل باشد نور xpl و اگر خارج باشد نور ppl را ایجاد مى کند.
میکروسکوپ داراى دو نیکل است که یکى در بالا و دیگرى در پایین قرار دارد به نیکلى که در پایین قرار دارد نیکل پلاریزه و به نیکلى که در بالا قرار دارد نیکل آنالیزور گفته مى شود .
کنداسور در میکروسکوپ براى متقاطع کردن نو به کار مى رود.
مختصری درباره مراحل تهیه مقطع :
براى تهیه کردن مقطع از یک سنگ یا کانى قسمتی از آن را توسط دستگاه برش داده سپس جدا مى کنیم و باید توجه داشته باشیم که قسمتى را که انتخاب مى کنیم باید از نظر فیزیکى داراى ویژگى هاى مطلوبى باشد سنگ را روى پودر های مخصوص از درشت تا ریز به ترتیب و با حرکت ویژه دست در همه جهات کاملا سایش می دهند تا سطحى صاف و صیقلى بدست آید.
بعد یک لام نیز با استفاده از پودر ریز سایش داده تا سطح آن از یک طرف کدر شود . اینکار برای جلوگیری از تشکیل حباب هوا در هنگام چسبانیدن سنگ به لام انجام می شود. سنگ صیقلی شده را روی هیتر گذاشته به صورتی که سطح صیقلی آنها به طرف بالا باشد و در تماس با هیتر نباشد . وقتی به طور کامل داغ شد ، لام هم مقداری گرما داده و چسب کانادابالازام را روی سطح صیقلی شده لام و سنگ می مالیم و این دو را به هم می چسبانیم . باید دقت شود که به طور کامل حباب هوای بین لام و سنگ گرفته شود . بعد باید صبر کرد که این دو کاملا به هم متصل و چسب خشک شود .
در مرحله بعد لام و سنگ همراه انرا روی دستگاه برش قرار داده و و سنگ را نازک می کنند. بعد از این مرحله چون سنگ به طور کامل توسط دستگاه ساب نازک نمی شود باید با دست و پودر های ساینده اینکار انجام شود و وقتی مقطع به حدی نازک شد که کانی ها به وضوح مشخص بودند باید مقطع را خشک و سپس با چسب کانادابالزام مایع لامل را روی ان قرار داد.