تصویر مالچ پاشی - ایران باسابقه ترین کشور در این زمینه
هنوز نمیتوان گفت که کدام علت بیابانزایی ، نقش بیشتری در تخریب دارد هرچند با روشهای ارزیابی، میتوان در یک منطقه مشخص، منشاء اصلی آن را یافت. چنانچه فرآیندهای بیابانزایی را شامل فرسایش بادی و آبی، شورشدن، زوال پوشش گیاهی، فشردگی و تشکیل سله در لایههای خاک، کاهش مواد آلی و تجمع مواد سمی درخاک بدانیم، قدمت بسیاری از آنها تا پیدایش تمدن بشری به عقب بازمیگردند ولی ظهور واقعی آنرا باید به قرن اخیر و همراه با افزایش جمعیت بدانیم.
بطور مثال زوال پوشش گیاهی که یکی از فرآیندهای مهم بیابانزایی است و به شکل وسیعی در سطح جهان در حال اتفاق افتادن است، قدمتی به اندازه پیدایش انسان دارد. شکارگری و جمعکنندههای غذا در انسانهای نخست همواره مدیون استفاده از گیاهان بوده است. بطور مسلم در آنزمان، شدت تخریب ناشی از عوامل طبیعی مانند آتشفشانها، اتش سوزیهای طبیعی ، بارش شهاب سنگها و... بسیار بزرگتر از تخریب عوامل انسانی بوده است.
آثار شورشدن خاکها در خاورمیانه، دره هوانگهو و نیل که محلهای ظهور تمدنهای ایران باستان،چین و مصر در روی زمین هستند،نمونههایی از قدیمیترین خاکهای تحت تاثیر شوریزایی در اثر آبیاری میباشند.
قدمت فرسایش خاک به اندازه تاریخ تولد کره خاکی پیش میرود ولی مسلما شدت آن در آنزمان هرگز به گرد پای آن در حال حاضر نمیرسد در حال حاضر ایران یکی از بالاترین نرخهای فرسایش در جهان را دارد و 90درصد سطح کشور تحت تأثیر فرسایش بادی و آبی قرار دارد. این درحالیست که نرخ فرسایش خاک در ایران 400 درصد نسبت به گذشته افزایش یافته است(احمدی حسن 1386). هم اکنون کانون های بحرانی فرسایش بادی در 30 سال گذشته از 22 کانون به 40 کانون افزایش بافته است.
با قطع، تخریب و زوال شدید پوشش گیاهان پایا و یا تنک شدن، سطح خاک بدون محافظ شده و بوسیله آب و باد فرسایش مییابد. قشر رویی خاک در اثر برخورد قطرات باران و لگدمال شدن توسط حیوانات سفت و سخت شده و نفوذیذیری آب کم میشود. در نتیجه میزان روانآب حاصل از بارش زیاد شده و فرسایش آبی را تشدید خواهد کرد.
تخریب پوشش گیاهی دائمی بویژه درختان و بوته ها و علف های چند ساله ، باعث کاهش سایه اندازی بر روی سطح خاک شده و در نتیجه درجه حرارت آن افزایش و بالطبع تبخیر نیز بیشتر میشود بطوریکه درجه حرارت سطح خاک ممکن است در اراضی خشک و نیمه خشک به 70 درجه سانتیگراد برسد. کاهش یا تخریب پوشش گیاهان پایا در مناطق مستعد و وزش باد با سرعت زیاد، موجب تشدید فرسایش بادی و نسبت تبخیر و تعرق پتانسیل و خشکی میشود.
تمام این سازوکارها بر یکدیگر تاثیر گذاشته و پیامدهای عمیق بر عملکرد بومسازگانها میگذارد. هرچند با صرف هزینه میتوان قسمت کوچکی از این پیامدها را بازگرداند ولی هنگامیکه بیابانزایی در گستره بزرگ روی دهد دیگر غیرقابل برگشتپذیر است نظیر آنچه که در دریاچه اورال اتفاق افتاد.
بیابانزایی در اطراف دریای خزر
پدیدهای نظیر خشکسالی، در صورت عدم مدیریت،موجب شدت بروز فرآیندهای بیابانزایی خواهند شد.برخلاف خشکسالی، بیابانزایی معمولا دارای اثرات شدید و بلند مدت است. در مرحله اول بیابانزایی، سطح رویی خاک تحت تاثیر فر سایش آبی و بادی قرار گرفته و در نتیجه کم عمق تر شده و قابلیت ذخیره آب و مواد غذایی آن کاهش می یابد. بیشتر گیاهان چند ساله بر اثر چرای بیش از حد ، چرای سرشاخه ها ، جمع آوری هیزم یا پاک کردن اراضی برای شخم از بین میروند.هرچند ممکن است علف های هرز چند ساله جانشین این گیاهان پایا شوند که ارزشی برای انسان و دام ندارد ولی با این وجود، آنها قادرند که سطح خاک را در برابر نیرو های فرسایشی حفظ نمایند . در شرائط حاد و مرحله دوم ، تمام گیاهان پایا در اثر فرسایش آبی و بادی در سطح اراضی از بین خواهند رفت. احتمال دارد این اراضی توسط درختچههای نا مناسب مهاجم اشغال شوند نظیر ورک، دافنه،فرفیون،اسفند که در مراتع استپی ایران بفور مشاهده میشوند.