با احتساب سطح جنگل های غیر تولیدی به مساحت 1/366 میلیارد هکتار که توسط دام ها مورد چرا قرار می گیرد و همچنین
کاربرد بیوتکنولوژی در کاهش اثر تنش های غیر زنده ی محیطی بر جنگل ها و مراتع
جنگل ها و مراتع ، سرمایه های سبز با ارزشی هستند که تخریب آن ها ، بستر
بسیاری عوامل موثر بر سلامتی جوامع انسانی را دچار چالش می کند . در شرایط
فعلی ، بسیاری از کشور ها در صدد هستند که به هر شکل ممکن این گنجینه ی
طبیعی را حفظ کنند . بیوتکنولوژی به عنوان روشی موثر می تواند تنش های
محیطی را به کنترل درآورد . تولید پایه های مقاوم در مقابل تنش های خشکی ،
از طریق بکارگیری روش های بیوتکنولوژی و مهندسی ونتیک و انتقال ون های
مقاوم ، اهمیت بسزایی در حفظ منابع طبیعی کشور دارد . برای مثال انتقال ون
های القا پذیر در مقابل تنش کم آبی و ... به گیاهان که بتوانند شرایط کمبود
آب را تحمل کنند ، قابل ذکر می باشد . در مورد تنش شوری نیز بیوتکنولوژی
با تولید پایه هایی که بتوانند در شرایط شوری رشد و نمو کنند امکان زیر کشت
بردن ده ها هزار از این اراضی بسیار مهم را فراهم می آورد . همچنین نقش
هورمون های گیاهی و وجود آئرانشیم ها در مورد گیاهانی که تحت تنش غرقاب
قرار دارند نیز از عواملی است که توسط بیوتکنولوژی بررسی می شود . گرچه تنش
سرما به علت سازگاری طبیعی جنگل ها و مراتع از اهمیت کمتری برخوردار است ،
لکن بیونکنولوژی در این زمینه نیز راهکارهایی را به در بر خواهد داشت .
نتیجه گیری کلی اینکه تنش های محیطی تاثیرات زیادی بر عرصه های منابع طبیعی
می گذارد و تا کنون خسارات قابل توجهی نیز داشته است . تولید گونه های
مقاوم به تنش های محیطی از طریق انتقال ون های مقاوم به گونه های مختلف ،
شاید از جمله بهترین روش هایی باشد که بشر امروز می تواند به خدمت بگیرد .
مقاله حاضر این هدف را دنبال می کند که نشان دهد بیوتکنولوژی ، می تواند در
خدمت حفظ جنگل ها و مراتع باشد .
مقدمه :
از جنگل ها و مراتع ، سرمایه های سبز با ارزشی هستند که تخریب آن ها ،
بستر بسیاری عوامل موثر بر سلامتی جوامع انسانی را دچار چالش می کند . در
شرایط فعلی ، بسیاری از کشور ها در صدد هستند که به هر شکل ممکن این گنجینه
ی طبیعی را حفظ کنند . برای دستیابی به این هدف ، شیوه های گوناگونی به
خدمت گرفته شده است . از آنجا که تنش های محیطی غیر زنده به نوعی بر عرصه
های جنگلی تاثیرات منفی قابل توجهی می گذارد ، کنترل این تنش ها ، برای
وجود محیط زیستی پایدار ، اجتناب ناپذیر است . بیوتکنولوژی ، به عنوان روشی
قدرتمند و موثر می تواند تنش های مورد اشاره را به کنترل درآورد . تحقیقات
بیوتکنولوژی و مهندسی ونتیک با هدف افزایش بازده از یک سو و جلوگیری از
خسارات و ضایعات از سوی دیگر ، این امکان را می دهد تا با حداقل ضایعات
زیست محیطی و صرف حداقل سرمایه ، مشکلات این بخش را حل کرده و موجبات
افزایش تولید این بخش جنگل ها و مراتع را در سطح کلان و با هدف توسعه
پایدار فراهم کرد .
ادامه مطلب ...
ادامه مطلب ...
ادامه مطلب ...
| ||
بر حسب اینکه گیاه بهطور طبیعى در مرتع روئیده یا استقرار یافته باشد یا انسان در کاشت آن دخالت داشته است آن مرتع را به طبیعى یا مصنوعى طبقهبندى مىکنند. | ||
| ||
مرتع طبیعى زمینى است که بهصورت طبیعى پوشیده از گیاهان علوفهاى و غیرعلوفهاى و خودرو باشد. | ||
| ||
مرتع مصنوعى زمینى است که هر سال یا هر چند سال یکبار تجدید کشت و از آن بهرهبردارى مىشود. مرتع مصنوعى ممکن است به شکل چراگاه یا بهصورت کشتکارى مورد بهرهبردارى واقع شود. | ||
| ||
بر پایهٔ اینکه در مرتع درخت یا درختچه وجود داشته باشد یا نه، مرتع را به این شرح دستهبندى مىکنند: مرتع مشجر، مرتع غیرمشجر. | ||
| ||
در این نوع مرتع، انواع درختان خودرو بهصورت پراکنده وجود دارد و گیاهان مرتعى در میان درختان روئیدهاند؛ مانند جنگلهاى غرب کشور واقع در رشته کوههاى زاگرس. بدیهى است که در جنگلهاى انبوه بهدلیل نرسیدن نور کافی، امکان رویش براى گیاهان مرتعى نیست ولى در همین جنگلها قطعات کمدرختى نیز یافت مىشود که دامداران از آن بهعنوان مرتع استفاده مىکنند گاوسراهائى که در جنگلهاى شمال کشور هستند در چنین مکانهائى شکل گرفتهاند. | ||
اصطلاحاً مرتع داراى درخت و درختچه، مرتع مشجر نامیده مىشود. در شرایط و ضوابطى که بر اساس قانون براى بهرهبردارى صحیح از مراتع تنظیم گردیده است، مرتع مشجر چنین تعریف شده است: اگر مرتع داراى درختان جنگلى باشد مرتع مشجر نامیده مىشود مشروط بر آن که حجم درختان موجود در هر هکتار، در شمال از حوزهٔ آستارا تا حوزهٔ گلیداغى بیش از پنجاه متر مکعب و در سایر مناطق بیش از بیست متر مکعب نباشد. | ||
| ||
اینگونه مراتع داراى پوشش گیاهى غیردرختى و غیردرختچهاى هستند و از انواع گیاهان بوتهاى و علفى یکساله و چندساله پوشیدهاند. این مراتع را در بیشتر نواحى ایران مىتوان یافت و بیشتر مراتع کشور از این نوع هستند. | ||
| ||
| ||
به مرتع گرمسیرى مرتع قشلاقى نیز گفته مىشود اینگونه مراتع که در مناطق گرم واقع هستند در فصلهاى سرد سال به مدت ۵ تا ۷ ماه مورد استفادهٔ دامهاى عشایر و دامداران کوچنده قرار مىگیرند. بعضى از دامداران خردهپا و روستائیانى که جزء دامداران و عشایر کوچنده نیستند در تمام مدت سال حتى فصلهاى گرم سال دامهاى خود را در مراتع گرمسیرى نگه مىدارند. | ||
| ||
مرتع سردسیرى یا ییلاقى در ارتفاعات نسبتاً زیاد قرار گرفته است و بیشتر سطح این مراتع در بهار و گاه تا اوایل تابستان پوشیده از برف است. به همین دلیل در تابستان هواى خنک، رطوبت مناسب و علوفهٔ تازه دارند. معمولاً در روزهاى آخر بهار و اوایل تابستان چراى دامها در مراتع سردسیر آغاز مىشود و تا اواخر تابستان و اوایل پائیز که در این مناطق هوا رو به سردى مىرود ادامه مىیابد. دامداران محلى این مناطق که دامهاى خود را در زمستان به گرمسیر نمىفرستند در روزهائى که پائیز و زمستان که هوا آفتابى است و امکان چراى دام در چند ساعت از روز وجود دارد، دامها را به مرتع مىبرند تا از علوفهٔ باقىمانده و آن قسمت از سرشاخههاى گیاهان مرتعى که از زیر برف بیرون ماندهاند استفاده کنند. دامهاى عشایرى سه تا چهار ماه از سال را در مراتع ییلاقى چرا مىکنند. | ||
| ||
در اوایل بهار که در مراتع گرمسیرى با گرم شدن تدریجى هوا علوفه کمیاب مىشود، دامداران و عشایر کوچنده به مناطق مرتفعتر داراى هواى ملایم و علوفهٔ بهتر کوچ مىکنند و تا اواخر فصل بهار در این مناطق باقى مىمانند، سپس براى گذراندن تابستان به مناطق مرتفعتر مىروند. در آخر تابستان و اویل پائیز در راه بازگشت، دامها دوباره به این مراتع باز مىگردند. | ||
به این نوع مرتع، مرتع میانبند یا مرتع بهاره پائیزه گفته مىشود؛ در بعضى از منابع آنها را مرتع بین راه و حدفاصل نیز نامیدهاند. دامهاى عشایر کوچنده معمولاً یک تا دو ماه از سال از مراتع میانبند استفاده مىکنند. مرتع میانبند بر سر راه رفت و برگشت دامها به ییلاق و قشلاق قرار دارد، بعضى از دامداران نیز که بهدلایلى دسترسى به مراتع سردسیرى ندارند در فصل تابستان دامهاى آنها را در همین مراتع نگه مىدارند، و دامهاى روستائیان محلى نیز در تمام مدت سال از این مراتع استفاده مىکنند، مجموعهٔ این عوامل باعث شده است تا این مراتع مورد چراى مفرط واقع شوند و به شدت آسیب بینند. میزان تخریب در مراتع میانبند از دیگر مراتع شدیدتر است. | ||
| ||
هر یک از دامها بنا بر طبیعت خود انواع خاصى از علوفه را مورد استفاده قرار مىدهد و به سخنى دیگر هر نوع دام مرتعى را با ویژگىهاى زیر مىپسندد: | ||
گاو: مراتع داراى علفهاى بلند و چمنزارهاى مرطوب | ||
گوسفند: مراتع داراى علفهاى کوتاه و نرم | ||
بز: مراتع خشک درختچهاى و داراى خار و خاشاک | ||
شتر: مراتع داراى بوتههاى خاردار و مراتع خشک بیابانى و کویری | ||
گاومیش: مراتع واقع در زمینهاى باتلاقى و مرطوب و داراى گیاهان آبی | ||
در میان انواع مراتع قطعات وسیعى یافت مىشود که ویژگىهاى یاد شده در بالا را براى یک گونه دام دارند و بر این پایه مىتوان آنها را به مراتع: گاوی، گوسفندی، بزى و شترى و مراتع مناسب پرورش گاومیش طبقهبندى کرد. | ||
دامداران عشایرى و روستائى بنابر نیاز و طبیعت کار خود دامهاى گوناگونى را در کنار یکدیگر پرورش مىدهند. دامدار عشایرى ضمن پرورش گوسفند و بز، براى حمل و نقل وسایل زندگى و محصولات خود هنگام کوچ کردن نیاز به شتر، اسب، قاطر و الاغ دارد و دامدار روستائى گاو و گاومیش را براى بهرهگیرى از شیر، گوشت و کار آن پرورش مىدهد؛ کلیهٔ این دامها در کنار یکدیگر از مرتع استفاده مىکنند از آنجا که علوفهٔ مراتع گوناگونى بسیارى دارد، هر نوع دام ضمن چرا گیاهان موردپسند خود را انتخاب مىکند. |
ادامه مطلب ...
دکتر حسین میرزایی ندوشن، در توضیح این خبر به همشهری گفت: این آمار نتیجه پژوهشی است که بنا به درخواست سازمان جنگلها، مراتع و آبخیزداری، توسط محققان مؤسسه تحقیقات جنگلها و مراتع کشور به انجام رسیده است. براساس این پژوهش، علاوه بر تخریب 120 هزار هکتار از عرصههای جنگلی، حدود 200 هزار هکتار از جنگلهای مازندران به جنگلهای تنک تبدیل شده و وضعیت نامطلوبی دارند.
وی که درباره تنگناهای تحقیق و پژوهش در حوزه منابع طبیعی سخن میگفت، تصریح کرد: دستاوردها و نتایج این پژوهش، همراه با راهکارهای ترمیم و احیای جنگلهای تخریب شده و در معرض خطر، برای اقدام در اختیار سازمان جنگلها، مراتع و آبخیزداری کشور قرار گرفته است. به گفته وی، سایر رویشگاههای جنگلی نیز با خطرات جدی مواجهند.
محمد امینی، رئیس مرکز تحقیقات کشاورزی و منابع طبیعی مازندران، نیز چندی پیش در گفتوگو با همشهری از تخریب روزانه 40 هکتار رویشگاههای جنگلی در شمال کشور خبر داده بود اما این آمار را معاون مناطق مرطوب و نیمه مرطوب سازمان جنگلها و مراتع کشور با قاطعیت تکذیب کرد و آن را غیرمستند دانست؛ در عین حال بهدلیل مجاب نشدن خبرنگاران، در همان نشست مقرر شد جلسهای با حضور منتقدان و اصحاب رسانه برگزار شود؛ که با گذشت بیش از 7 ماه، هنوز برپایی آن محقق نشده است.
کاربرد بیوتکنولوژی در کاهش اثر تنش های غیر زنده ی محیطی بر جنگل ها و مراتع
--------------------------------------------------------------------------------
چکیده :
جنگل
ها و مراتع ، سرمایه های سبز با ارزشی هستند که تخریب آن ها ، بستر بسیاری
عوامل موثر بر سلامتی جوامع انسانی را دچار چالش می کند . در شرایط فعلی ،
بسیاری از کشور ها در صدد هستند که به هر شکل ممکن این گنجینه ی طبیعی را
حفظ کنند . بیوتکنولوژی به عنوان روشی موثر می تواند تنش های محیطی را به
کنترل درآورد . تولید پایه های مقاوم در مقابل تنش های خشکی ، از طریق
بکارگیری روش های بیوتکنولوژی و مهندسی ونتیک و انتقال ون های مقاوم ،
اهمیت بسزایی در حفظ منابع طبیعی کشور دارد . برای مثال انتقال ون های القا
پذیر در مقابل تنش کم آبی و ... به گیاهان که بتوانند شرایط کمبود آب را
تحمل کنند ، قابل ذکر می باشد . در مورد تنش شوری نیز بیوتکنولوژی با تولید
پایه هایی که بتوانند در شرایط شوری رشد و نمو کنند امکان زیر کشت بردن ده
ها هزار از این اراضی بسیار مهم را فراهم می آورد . همچنین نقش هورمون های
گیاهی و وجود آئرانشیم ها در مورد گیاهانی که تحت تنش غرقاب قرار دارند
نیز از عواملی است که توسط بیوتکنولوژی بررسی می شود . گرچه تنش سرما به
علت سازگاری طبیعی جنگل ها و مراتع از اهمیت کمتری برخوردار است ، لکن
بیونکنولوژی در این زمینه نیز راهکارهایی را به در بر خواهد داشت . نتیجه
گیری کلی اینکه تنش های محیطی تاثیرات زیادی بر عرصه های منابع طبیعی می
گذارد و تا کنون خسارات قابل توجهی نیز داشته است . تولید گونه های مقاوم
به تنش های محیطی از طریق انتقال ون های مقاوم به گونه های مختلف ، شاید از
جمله بهترین روش هایی باشد که بشر امروز می تواند به خدمت بگیرد . مقاله
حاضر این هدف را دنبال می کند که نشان دهد بیوتکنولوژی ، می تواند در خدمت
حفظ جنگل ها و مراتع باشد .
تعدد جمعیت بهره بهره بردارمرتعی(5.7 برابرظرفیت)
· چرای دام مازاد بر ظرفیت مرتع (2.5 برابر ظرفیت)
· عدم تعادل بین تولید علوفه کشور و دام موجود که منجر به فشار
· مضاعف بیشتر به مراتع می گردد.(9.3 میلیون تن t.d.n کمبود علوفه)
· چرای زود رس و بیش از حد از مراتع ( به طور متوسط دو برابر زمان مجاز چرایی)
· بوته کنی جهت تامین سوخت ( حدود 300 هزار تن در سال)
· تبدیل مراتع به دیمزارهای کم بازده
· مشاعی بودن عرصه مرتع مورد بهره برداری و در نتیجه غیر اقتصادی بودن واحد های بهره برداری
· فقر مالی و عدم توان سرمایه گذاری بهره برداران در اصلاح واحیا مراتع