
ادامه مطلب ...
یافته جدید، توضیح پیشین مبنی بر چگونگی آرایش یکنواخت با فواصل منظم سنگهای کوچک روی مریخ را رد میکند. توضیح قبلی بر این مبنا بود که بادهای بسیار پرسرعتی که در گذشته در مریخ وزیده است سنگها را از سطح بلند کرده و در جهت باد حمل کرده است.
تصاویر به دست آمده از مریخگرد اکتشافی روح نشان میدهد که سنگهای
کوچک به طور منظم و به فاصله 5 تا 7 سانتیمتر جدا از هم در صفحات میان
دهانهای، بین دهانه لاهونتان و تپههای کلمبیا قرار گرفتهاند. جان پلتیر،
دانشیار علوم زمین در دانشگاه آریزونا در این باره میگوید: "اگر چه مریخ
سیارهای بادخیز است ولی حمل سنگهای کوچکی که اندازه آنها در حدود یک سکه
25 سنتی تا یک توپ سافتبال است، توسط باد کاری دشوار است."
پلتیر
و همکارانش نظریهای را بر این مبنا مطرح کردند که باد، شنها را از جلوی
سنگها دور میکند و با این عمل گودالی در مقابل آنها ایجاد میکند و سپس
شنها را پشت سنگها به جای میگذارد و بدین ترتیب یک تپه کوچک شکل
میگیرد.
پلتیر در ادامه گفت: "سنگ سپس با حرکت در جهت باد به سوی
گودال حرکت میکند. تا زمانی که وزش باد ادامه یابد، این فرآیند تکرار شده و
سنگها به سوی جلو حرکت میکنند. در این توضیح به بادهای پرسرعت نیازی
نیست. این فرآیند 15 تا 20 بار تکرار شده و سپس سنگها میتوانند تاچندین
برابر قطر خود جابجا شوند."
این فرآیند برای مجموعهای از سنگها نیز تقریبا به همین شکل عمل میکند. اگر چه در تجمعی از سنگها، سنگهایی که در جلو قرار میگیرند، آنهایی که در میان و یا کنارهها هستند را از باد حفظ میکنند و از آن جایی که سنگهای میانی و بیرونی به طور مستقیم در معرض باد قرار ندارند، باد در کنارههای آنها گودالهایی را ایجاد میکند. بنابراین این سنگها به سمت کنارهها پراکنده میشوند که در جهت خلاف باد نیست و بدین ترتیب خوشههای سنگ متفرق میشوند.
پلتیر و دو تن از همکارانش از دانشگاههای آلبرتا و وایومینگ، یافتههای خود را در مقالهای با عنوان "بازچینی خرده سنگهای سطح مریخ توسط باد" منتشر کردند.
منبع:برای این مدخل
این رانشها هنگامی رخ میدهد که باران شدید یا ذوب شدن سریع برف یا یخ یا سرریز شدن آب یک دریاچه آتشفشانی باعث میشود مقادیر زیادی خاک، سنگ، شن یا گل به سرعت در دامنه کوه سرازیر شوند، به خصوص اگر دامنه کوه برهنه باشد یا آتش سوزی جنگل یا بیشههای آن را نابود کرده باشد.
سرعت رانش این مواد ممکن است به 50 کیلومتر در ساعت برسد و میتواند انسانها، اشیا یا ساختمانها را مدفون کند، در هم بکوبد یا به خود با پایین کوه ببرد.
در سال 1999 در ونزوئلا پس از دو هفته بارش مداوم باران، رانش زمین و رانش گل از یک کوه شهرکهای مسیرش را در هم کوبید و باعث مرگ حدود 15000 نفر شد.
![]() |
مدارگرد اکتشافی ماه طی دوره ای 6 ماهه از تصویربرداری، چهره ای متفاوت
از ماه را به نمایش گذاشته است که تا کنون آن را ندیده اید.
|
از آنجایی که محور دورانی ماه از شیب 1.54 درجه ای برخوردار است برخی از نواحی نزدیک به قطب در آن در تاریکی دائمی قرار گرفته اند در حالی که مناطق دیگر آن در بیشتر اوقات سال در معرض درخشش نور خورشید قرار دارند.
هر یک از تصاویری که مدارگرد اکتشافی ماه در این دوره 6 ماهه به ثبت رسانده است بر روی نقشه ای از این منطقه قرار گرفته و به تصویری با کد دودوئی تبدیل شده است: در صورتی که زمینه درخشان باشد آن پیکسل از نقشه بر روی یک و در صورت تاریک بودن بر روی صفر تنظیم شده است.
محققان سپس تمامی این تصاویر را بر روی هم جمع کرده و به محاسبه درصد مدت زمانی پرداختند که هر یک از این پیکسلها در این دوره 6 ماهه در حال درخشیدن بوده اند.
در نقشه نهایی که از این محاسبات دقیق به دست آمده است، بخشهایی که هرگز نوری دریافت نکرده و یا بازتاب نخواهند داد به رنگ سیاه دیده می شوند و در مقابل بخشهایی که همیشه درخشان هستند با رنگ سفید مشخص شده اند. همچنین بخشهایی از ماه که گاه در نور و گاه در سایه قرار دارند نیز در طیفهای مختلفی از رنگ خاکستری به چشم می خورند.
بر اساس گزارش نیوساینتیست، حفره "شکلتون" با وسعتی برابر 19 کیلومتر و عمقی برابر 4 کیلومتر را می توان در مرکز این نقشه به خوبی مشاهده کرد. مدارگرد اکتشافی ماه به صورت روزانه و سالانه نقشه های مشابهی از دو قطب ماه به ثبت می رساند تا اطلاعات انسان را برای ماموریتهای آتی به کره ماه تکمیل کند.
دانشمندان موسسه تحقیقات ساوت وست در کلورادو کشف کردند که یک ماه بسیار بزرگ در 5/4 میلیارد سال قبل به سیاره زحل نزدیک شده و اول نیروهای جزر و مد سیاره، لایه خارجی یخی این ماه را پاره کردند، سپس هسته سنگی ماه در ادامه برخورد با سیاره غول پیکر زحل منهدم شد.
به گفته این سیاره شناسان به سرپرستی "رابین کانوپ" که نتایج تحقیقات خود را در مجله علمی نیچر منتشر کرده اند، ابعاد این ماه با ابعاد تیتان، بزرگترین قمر زحل قابل قیاس بوده و قطر آن به بیش از 5 هزار کیلومتر می رسیده است.
بنابراین یخهایی که امروز حدود 95 درصد از حلقه های زحل را می سازند یخهایی هستند که از شکافته شدن لایه یخی این ماه بزرگ به دست آمده و در همان زمان با ذرات گرد و غبار و خرده شهاب سنگهای کوچک مخلوط شده اند.
براساس گزارش اسپیس، در ابتدا حلقه های زحل کاملا از یخ تشکیل شده بودند که یک بدشکلی واقعی در منظومه شمسی به شمار می رفته است. در حقیقت در این منظومه، بیشتر اجرام آسمانی ترکیبی از سنگ و یخ هستند. این محققان برای تائید این فرضیه خود از کاوشگر کاسینی استفاده خواهند کرد.
این کاوشگر که حاصل همکاری آژانسهای فضایی اروپا و آمریکا است در ماموریت جدید خود جرم فعلی حلقه ها را اندازه گیری خواهد کرد و سپس به صورت غیرمستقیم میزان ناخالصی حلقه ها را محاسبه کرده و به این ترتیب به سن این حلقه ها خواهد رسید.
منبع:برای این مدخل
![]() |
![]() |
![]() خبر احتمال انفجار دومین ستاره عظیم جهان، آلفا-جبار و مشاهده دو خورشید در آسمان زمین شایعات متعددی را درباره پایان یافتن عمر جهان هستی در سال 2012 در دنیای مجازی اینترنت به وجود آورده است در حالی که بسیاری از اخترشناسان با این خبر مخالف بوده و آن را رد می کنند
اما آیا واقعا چنین انفجاری در سال 2012 رخ خواهد داد؟ اخترشناسان اینطور فکر نمی کنند. در حالی که دومین ستاره عظیم جهان به سرعت در حال از دست دادن جرم بوده و در حال حاضر به یک ستاره عظیم سرخ رنگ تبدیل شده است، یعنی به زودی منفجر شده و به یک ابرنواختر تبدیل خواهد شد، دلیلی وجود ندارد که زمان انفجار این ستاره را تا این حد زود تصور کرد. "فیلیپ آر گود" استاد موسسه تکنولوژی نیوجرسی این داستان را داستانی کاملا هالیوودی می نامد زیرا به اعتقاد وی در واقعیت فرایند تدریجی انفجار ستاره ای اجتناب ناپذیر است اما هیچکس نمی داند چنین انفجاری چه زمانی رخ خواهد داد و اعلام سال 2012 برای رخ دادن چنین پدیده ای تنها یک حدس ساده است. وی می گوید: "آلفا-جبار یک اَبَرستاره سرخ رنگ است و روزی در نهایت به ابرنواختر تبدیل خواهد شد، اما کِی؟ چه کسی می داند؟" از سویی دیگر "فیل پلیت" اخترشناس معتقد است آلفا-جبار در نهایت روزی منفجر خواهد شد اما به اندازه ای از زمین دور است که نمی تواند به آن آسیبی وارد آورد. وی می گوید: یک ابرنواختر نباید دورتر از 25 سال نوری باشد تا بتواند به واسطه نور و یا دیگر پدیده ها به زمین آسیب وارد کند، در حالی که فاصله آلفا-جبار 25 برابر این فاصله است. داستان جنجالی انفجار این ستاره در سال 2012 برای اولین بار در روزنامه ای استرالیایی منتشر شد. در این خبر پیش بینی شده بود که انفجار ستاره ای مهیبی رخ خواهد داد که درخشش آن ده ها میلیون بار شدیدتر از خورشید خواهد بود و اعلام کرده بود این رویداد به زودی رخ خواهد داد. در واقع مبنای این داستان درست است، آلفا-جبار طی انفجاری که امکان مشاهده آن از روی زمین نیز وجود دارد، منفجر خواهد شد اما درخشش آن به اندازه ای نخواهد بود که بتوان آن را به خورشید دوم تشبیه کرد. به گفته محققان این ستاره کهنسال از مرکز در حال تخلیه سوختی است. این سوخت آلفا-جبار را درخشان و پر حرارت نشان می دهد اما زمانی که سوخت به پایان برسد، ستاره به سرعت در خود متلاشی خواهد شد. با این همه انفجار قریب الوقوع ستاره آلفا-جبار در حال مشتعل تر کردن شایعات اینترنتی است که درباره نظریه های مرتبط با روز آخر جهان به وجود آمده است که بر اساس تقویم قوم مایان این رویداد در یکی از روزهای سال 2012 رخ خواهد داد. اما "پلیت" همچنان بر نظر خود پافشاری می کند: گفتن اینکه یک ستاره کی منفجر خواهد شد، در حالی که از آن فاصله بسیاری داریم، بسیار دشوار است. شاید آلفا-جبار امشب منفجر شود، شاید صد هزار سال و یا شاید چندین قرن دیگر. هیچکس از این تاریخ اطمینانی ندارد." طی روزهای گذشته در نشریات متعدد علمی خبر دیده شدن دو خورشید در آسمان زمین در پی منفجر شدن یکی از عظیم ترین ستاره های جهان هستی نگرانی بسیاری را برانگیخته است. گروهی از محققان که انفجار این ستاره را پیش بینی کرده اند می گویند این پدیده کیهانی بزرگترین آتشبازی از زمانی خواهد بود که زمین متولد شده است و آسمان شب را به مدت یک یا دو هفته به اندازه روز روشن خواهد کرد. ستاره آلفا-جبار که در سحابی اوریون قرار دارد 640 سال نوری از زمین فاصله دارد. "برد کارتر" یکی از اخترشناسان دانشگاه کوئینزلند جنوبی که این انفجار را پیش بینی کرده است می گوید: این انفجار می تواند در یکی از روزهای سال جاری رخ دهد و یا تا میلیونها سال دیگر نیز خبری از چنین انفجاری نباشد." |
|
![]() |
![]() |
![]()
برخی دانشمندان از احتمال برخورد یک سیارک به زمین در سال 2036 ابراز نگرانی میکنند که میتواند به مرگ میلیونها تن و بوجود آمدن هرج و مرجی جدی در زمین منجر شود؛ ادعایی که البته تا حد زیادی توسط ناسا رد شده است.
بر اساس پیشبینیها و اندازهگیریهای ستارهشناسان، سیارک آپوفیس که فاصله نزدیکی با زمین دارد در 13 آوریل 2036 با فاصله خطرناکی از کنار زمین خواهد گذشت. حال ستارهشناسان روسی ادعا کردهاند که این سیارک ممکن است در 25 سال بعد با زمین برخورد کند؛ اما ناسا احتمال وقوع این حادثه را بسیار ناچیز و یک 250 هزارم خوانده است.
این سیارک ابتدا باید از یک حفره تنگ گرانشی در فضا بگذرد که به دلیل گرانش زمین میتواند در آوریل 2029 مسیر این سیارک را تغییر دهد.
نیروی گرانشی زمین آنقدر بزرگ است که اگر سیارک وارد این حفره بشود مسیر آن تغییر کرده و مستقیم به سمت زمین خواهد آمد. رونالد یئومان، رئیس اداره برنامه اجسام نزدیک زمین ناسا اظهار کرد که احتمال برخورد این سیارک با زمین بسیار ناچیز است.
به گفته وی در تاریخ 13 آوریل سال 2029 سیارک آپوفیس از فاصلهای بسیار نزدیک از کنار زمین گذر خواهد کرد، اما ناسا احتمال برخورد آن با زمین در این تاریخ را رد کرده است؛ اما اگر این سیارک در زمان گذشتن از کنار زمین وارد منطقه گرانشی آن شود، مسیرش تغییر کرده و در تاریخ 13 آوریل 2036 با زمین برخورد میکند.
یئومان همچنین ادعای دانشمندان روسی در مورد این برخورد را بسیار نامحتمل میداند.
پرفسور لنوید سوکولوف از دانشگاه سنتپترزبورگ روسیه در گفتوگو با ریانووستی گفت: سیارک آپوفیس در تاریخ 13 آوریل 2029 تا فاصله 37 هزار تا 38 هزار کیلومتری زمین نزدیک میشود.
احتمال دارد که این سیارک در تاریخ 13 آوریل 2036 با زمین برخورد کند. ما باید بر اساس نتایج مشاهدات بیشتر از آپوفیس به برنامهریزی پرداخته و به دنبال چاره باشیم.
دانشمندان روسی 14 ماه پیش جلسهای برگزار کرده و به بررسی راههایی برای منحرف کردن مسیر این سیارک پرداختند. این درحالی است که دانشمندان آمریکایی شانس برخورد را ناچیز میدانند، اگرچه گذر این سیارک از کنار زمین با این فاصله به بروز مشکلاتی منجر میشود اما مسلما به ظهور آرماگدونی دیگر نخواهد انجامید.
در صورتی که که این احتمال ثابت شود، دانشمندان ناسا اقداماتی در جهت انحراف مسیر این سیارک انجام خواهند داد. سادهترین کار این است که یک فضاپیمای بدون سرنشین با آن برخورد کند. |
![]() |
به گزارش خبرگزاری مهر، رصدخانه نوترینویی "آیس کیوب" از بیش از پنج هزار حسگر نوری تشکیل شده است که در عمق دو مایلی لایه یخی ضخیم آنتراکتیکا مدفون شده اند. این حسگرها وسعتی برابر یک کیلومتر مربع از دشت تندرای منجمد آنتراکتیکا را که در حدود یک گیگاتن یخ روی آن را پوشانده، اشغال کرده اند.
آنچه موضوع مورد مطالعه این رصدخانه خواهد بود، ذرات زیر-اتمی نوترینو خواهد بود، ذراتی که به نوترونها شباهت دارند با این تفاوت که بی بارند و ابعاد آنها برابر یک الکترون است. اهمیت این ذرات از آن رو است که نوترینوتها از جمله محصولات جانبی واکنشهای اتمی هستند، به بیانی دیگر با دنبال کردن ردپای آنها تا منشاء اصلی می توان به اطلاعات جالب توجهی دست پیدا کرد.
به گفته محققان هدف نهایی این تلسکوپ ثبت تعاملات نوترینوهای پر انرژی است که در میان کهکشانها سفر کرده و در نهایت در میان یخهای طبیعی و بسیار شفاف آنتراکتیکا متوقف می شوند. محققان امیدوارند با کمک این تلسکوپ بتوانند نوترینوهای به شدت پر انرژی را ردیابی کنند که از کهکشانهای فعال، انفجارهای گامایی و یا بقایای ابرنواخترها در کهکشان راه شیری ناشی شده اند. علاوه بر این امید می رود طی اجرای ماموریت 15 ساله این تلسکوپ منشاء انرژی کیهانی نیز کشف شود. محققان معتقدند ردیابی این نوترینوها می تواند پاسخ سوالی به قدمت یک قرن را درباره منشاء پرتوهای کیهانی در اختیار انسان قرار دهد.
با توجه به شرایط دشواری که این رصدخانه در آن بنا شده است، عملیات ساخت این سازه که از سال 2005 آغاز شده عملیاتی به شدت دشوار بوده است زیرا کارگران تنها می توانستند سه یا چهار ماه از سال را کار کنند و در دیگر ماه های سال که دمای هوا زیر منفی 100 درجه فارنهایت است کار کردن غیر ممکن است.
آیس کیوب که با پشتیبانی انجمن ملی علوم و با بودجه اهدایی 272 میلیون دلار ساخته شده است، با هدف دستیابی به اطلاعاتی که گفته شد، در قلب قطب جنوب بنا شده است. محققان دلیل انتخاب قطب جنوب برای بنای این رصدخانه را وجود لایه ای سه کیلومتری از یخ شفاف و وجود ایستگاه "آموندسن اسکات" در این منطقه اعلام کرده اند. یخها برای متوقف کردن نوترینوها بسیار مناسبند و در عین حال قطب جنوب و یخهای آن آلودگی هایی که در بیشتر مناطق زمین میدان دید تلسکوپها را کدر می کنند را خنثی خواهد کرد.
حسگرهای کار گذاشته شده در اعماق قطب جنوب به لامپهایی شباهت دارند که سیگنالها را دریافت کرده و به رایانه ای اصلی انتقال می دهند. فرایند کار گذاشتن این حسگرها نیز به خودی خود بسیار دشوار بوده و متخصصان برای نفوذ به اعماق یخهای قطبی از دریل آب داغ استفاده کرده اند.
بر اساس گزارش فاکس نیوز، با در نظرگرفتن اینکه در گرمترین روز در قطب جنوب دمای هوا در حدود صفر درجه است، دانشمندان تنها انگیزه خود برای حضور در این جهنم سرد را درک جهان هستی، منشاء جهان و جایگان انسان در میان گیتی می دانند.
![]() |
در اوایل قرن بیستم، دانشمندان توانستند با خیره شدن به دوردستهای عالم و مشاهده آنچه در حال وقوع است، نظریهای برای نحوه شکلگیری جهان ارائه دهند. طبق این نظریه، همه چیز با یک انفجار بزرگ آغاز شد، انفجاری که بلافاصله با یک دوره کوتاه از انبساط فوق سریع که تورم خوانده میشود، همراه شد. شاید این سرآغاز همه چیز باشد، اما اخیرا گروهی از دانشمندان این فرضیه را مطرح کردهاند که شاید چیزی قبل از آن وجود داشته که شرایط اولیه را برای تولد جهان ما فراهم کرده است.
ادامه مطلب ...