GIS & RS Sanandaj

GIS & RS Sanandaj

نویسنده وبلاگ آرمین فاتحی
GIS & RS Sanandaj

GIS & RS Sanandaj

نویسنده وبلاگ آرمین فاتحی

مدیریت مراتع و مبارزه با بیابانزایی

مدیریت مراتع و مبارزه با بیابانزایی

پیش نیازی برای توسعه پایدار
 تهیه کننده : سید عطاء رضایی
1- مدیریت مراتع
ایران کشوری پهناور با مساحتی بالغ بر 165 میلیون هکتار است که بیش از 80درصد آن در مناطق خشک ، نیمه خشک و خشک نیمه مرطوب قرار گرفته است. منابع طبیعی تجدید شونده آن که جزء با ارزشی از محیط های طبیعی کشور می باشد توسط اجداد ما در طول سالیان متمادی به طور بهینه ای حفاظت و مورد بهره برداری قرار گرفته اند.
در طول سالیان دراز ایرانیان کهن استفاده معقولانه و صحیح از منابع شکننده و محدود واقع در اراضی خشک را فرا گرفته بودند و همچنین دریافته بودند مادامی که میان جمعیت ساکن بر روی کره زمین با منابع موجود تعادل برقرار باشد هیچ گونه خطر تخریبی کره زمین را تهدید نمی کند. در سالهای اخیر ، رشد بی رویه جمعیت که پی آمد توسعه نامتوازن است ،ضرورت نیاز به منابع اولیه را افزایش داده در نتیجه برخی از دانش های بومی و تکنولوژی های سنتی کارآیی خود را در مهار بیابانزایی از دست داده اند. روند روبه رشد تخریب زمین ناشی از مدیریت نادرست منابع و بهره برداری مفرط از منابع اساسی توسط برخی جوامع از جمله مشهودترین اثرات توسعه ناموزون می باشد. در حقیقت ، اثرات نامطلوب تخریب زمین و محیط زیست فرا منطقه ای بوده و بعنوان مهمترین مساله روز در جهان مطرح شده است. در نتیجه ، وجود چنین معضلاتی از یک سو و تحولات اساسی در زمینه مسائل زیست محیطی، ایدئولوژیکی و سیاسی در دنیای کنونی به ویژه طی 2 دهه گذشته از سوی دیگر در چنان ابعادی به سرعت گسترش یافته که توجه کلیه جوامع جهانی به ویژه مردم و بخشهای دولتی را به حفاظت و حمایت از این منابع مهم و حیاتی و با هدف دستیابی به توسعه پایدار معطوف نموده است .

استفاده بعنوان چراگاه بزرگترین شکل بهره برداری از سرزمین در حداقل 4/1 از سطح کره زمین، و بیش از 80% از سرزمین ایران می باشد. رشد روز افزون جمعیت در جهان موجب افزایش بی رویه سطح تقاضا برای تولیدات دامی و گیاهی شده است. از اینرو غالباً یک گرایش عمومی در بین کشاورزان به افزایش شمار دام بدون در نظر گرفتن ظرفیت چرای مراتع تمایل دارند. در مراتع خشکتر، خطر بیابانزایی بواسطه چرای بیش از حد و زودهنگام بیشتر مشهود است. در مناطق مرطوبتر فشار ناشی از رشد جمعیت منجر به ایجاد رقابت بیشتر میان دامداران و کشاورزان شده است. از اینرو مدیریت بهینه مراتع که می بایست براساس انجام یک ارزیابی جامع از پتانسیل بالقوه و بالفعل شرایط کنونی در مراتع صورت پذیرد ، چالشی مهم برای دولتها و کاربران زمین به شمار می رود (فائو 1980). بنابراین نسل حاضر نه تنها بایستی در جهت حفظ و حراست این میراث با ارزش از طریق تلفیق و بکارگیری تکنولوژی مدرن و دانش سنتی تلاش نمایند ، بلکه لازم است در این تلاش نیازها و منافع نسل آتی را نیز مد نظر داشته باشند.
هم اکنون مساحت کل مراتع در ایران 90 میلیون هکتار با ظرفیت چرای 37 میلیون واحد دامی در 7 ماه برآورد می شود. اما در حال حاضر 83 میلیون واحد دامی عمدتاً شامل گوسفند ، بز، گاومیش ، شتر ، اسب و الاغ از مراتع بهره برداری می کند که متعلق به 1653260 خانوار است و معیشت 916000 نفر از آنها به طور مستقیم به آن بستگی دارد. بعلاوه ، بهره برداران از مراتع غالباً با مشکلات بالقوه اجتماعی ـ اقتصادی بی شماری در این اراضی مواجه هستند. ( در حال حاضر تعداد افرادی که معیشت آنها به مراتع وابسته است ، 7/5 برابر بیش از ظرفیت مراتع برای تامین یک زندگی معیشتی مناسب برآورد شده است. ) همچنین تعداد دام در یک گله از استانداردهای اقتصادی پیروی نمی نماید. لذا ممکن است این گونه استنباط شود که مراتع کشور بشدت در معرض تخریب واقع شده است به طوریکه این وضعیت در مواقع خشکسالی و به هنگام نبود رطوبت کافی در مناطق خشک و نیمه خشک شدیدتر و بسیار چشمگیر است. هم اکنوناکنون منابع آماری و اطلاعاتی خوبی جهت برآورد کمی وضعیت اراضی و مراتع بیابانی در دسترس می باشد. لکن دقت این اطلاعات در زمینه تغییرات در منابع بخش مراتع و چراگاهها و کیفیت مراتع و میزان علوفه تولیدی به میزان کافی نیست.
بهرحال ، شواهد و مدارک موجود حاکی از کاهش و انقراض برخی از گونه های مرتعی و جانوری بومی و حضور و گسترش گیاهان و جانوران غیر بومی در مناطق تخریب شده می باشد. همچنین شواهد تشریحی و تصویری مناطق آسیب دیده از تغییرات موجود در شکل رویشی و تنوع زیستی گیاهی حکایت دارد. با توجه به تجربه چرای فشرده و به دلیل خصوصیات حساس اقلیمی ایران می توان اذعان نمود که مراتع ایران سرمایه فراموش شده ای بودند و در این شرایط ادامه تخریب یک مشکل جدی در سطح ملی بود که یک عزم ملی را می طلبید. بنابراین دولت اخیراً تصمیم گرفت تا بین ظرفیت چرا و تعداد دام بهره بردار از مراتع یک توزان بوجود آورد. در نتیجه برنامه ملی تعادل دام و مرتع به تصویب رسید. این برنامه از سال 1380 در قالب برنامه پنج ساله توسعه اقتصادی و اجتماعی ایران به مرحله اجرا در آمد و در این راستا دولت همه ساله به طور میانگین حدود صد میلیارد ریال در اجرای فعالیتهای احیایی و اصلاحی مراتع هزینه می کند.
در این برنامه چند طرح مدیریتی با همکاری همه سازمانهای دولتی ، بخصوص در وزارت جهاد کشاورزی و بهره برداران خصوصی اجرا گردید. در ضمن به منظور کاهش تعداد دام و افزایش تولید مراتع ، بهره برداران با حمایت دولت نسبت به اجرای چندین فعالیت احیایی شامل بذرپاشی ، نهالکاری ، کودپاشی و استحصال آب اقداماتی انجام داده اند. برای اطمینان از پایداری مراتع ، دولت در حال واگذاری امتیاز بهره برداری طولانی مدت مراتع اصلاح شده به دامداران و عشایر می باشد. این امتیاز می تواند به وراث مرتعدار طرف قرارداد نیز به ارث برسد. تاکنون 14 میلیون هکتار از مراتع به این طریق به بهره برداران واگذار شده که این سیاست ادامه دارد.
توجه در موارد زیر می تواند در نیل به موفقیت در اجرای طرح موثر باشد:
1- اجرای طرح تعادل دام و مرتع باید در راستای سیاست های کلان و قوانین جاری کشور
2- مدیریت و استفاده اقتصادی از مراتع
3- حفاظت محیط زیست طبیعی
4- شناسائی و توجه به دانش های بومی ، حقوق و علاقمندی دامداران و عشایر
5- حفاظت از میراث فرهنگی و اجتماعی کشور
همچنین اجرای موفقیت آمیز این برنامه به ویژه کسب اطلاعات اساسی در زمینه مدیریت پایدار اکولوژیکی مرتع مستلزم تنظیم سیستم پایش علمی برای ارائه گزارش نتایج فعالیتها به سیاست گزاران است. این گزارش در پیشبرد آگاهی عمومی موثر بوده و اطلاعات منطقی و صحیحی را در زمینه مدیریت و اداره مرتع برای کلیه طرفین درگیر این امر فراهم می سازد. گزارش ملی ارزیابی طرح تعادل دام و مرتع ، پیشبرد مدیریت پایدار اراضی مرتعی را از طریق تامین اطلاعات زیر نشان خواهد داد:
1- تامین اطلاعات تفسیر شده و سریع الدسترس موثر در تصمیم گیری های مربوط به سیاست منطقه ای و ملی
2- پیشنهاد و بکارگیری شیوه هایی برای ارزیابی تغییرات بوجود آمده در ظرفیت کار کردهای اکوسیستم بومی ، تولید اولیه و تنوع زیستی .
3- پیشنهاد و بکارگیری شیوه هایی برای ارزیابی تاریخچه خشکسالی و سایر رویدادهای سخت اقلیمی ، و گرایشات مرتع
4- پیشنهاد و بکارگیری ویژگیهایی برای کنترل و ارزیابی عوامل نهادی و اجتماعی اقتصادی تاثیر گذار بر تصمیمات مربوط به مدیریت سرزمین.
5- فراهم ساختن چارچوبی برای طرح دقیق نیازهای اطلاعاتی مدیریت اراضی.
این گزارش همچنین مسیرهای متعدد و جدیدی را برای برنامه مدیریت منابع طبیعی تعیین نموده که بشرح ذیل می باشد:
- وسعت بخشیدن به اجتماع هدف
- ایجاد ارتباط نزدیکتر با دیگر اجزای کلیدی مدیریت مرتع ، مثل جوامع محلی ، مالکان محلی ، سازمانهای غیر دولتی و موسسات توسعه و تحقیق
- اصلاح ساختارهای ملی از طریق ایجاد تمرکز و ایجاد روشی جدید برای سازماندهی مدیریت منابع طبیعی کشور
- ایجاد مکانیزمهایی برای ارتباط و یادگیری بهینه گروهها و شبکه ها
- ایجاد راههایی برای بخشیدن حیات دوباره به نهضت احیاء منابع طبیعی و سازماندهی آن و در نتیجه کمک به حفظ عزم ملی در احیاء منابع طبیعی کشور
- حمایت از پروژه های مشارکتی و ابتکاری که پیشبرد مدیریت منابع طبیعی پایدار و سودمند را در جهت مدیریت بهینه سرزمین بدنبال خواهد داشت.
2-بیابانزدایی
سطح ملی :
بیابانزایی به معنی تخریب سرزمین و کاهش توان تولیدی آن به هیچ وجه معضل جدیدی نبوده ، بلکه بخشی از پدیده توسعه طبیعی کشور ما بشمار می آید. اکوسیستم اراضی خشک حدود 78 میلیون هکتار از اراضی خاک ایران را در بر می گیرد که از این میزان اراضی بیابانی شده و بیابانها بالغ بر 43 میلیون هکتار (2004و FRW ) است. بیابانزایی مانع اولیه توسعه پایدار بشمار می آید. بیابانزایی نتیجه بهره برداری بی رویه از منابع توسط عوامل انسانی و اثرات پدیده طبیعی نظیر تغییر اقلیم می باشد. (1996و UN ). در گذشته برخی اوقات اعتقاد بر این بود که اثرات بهره برداری نامناسب از منابع طبیعی و مدیریت نادرست محیط زیست در یک منطقه تنها محدود به همان منطقه و مناطق همجوار آن می شود. لیکن امروز ، این مسئله ثابت گردیده که اثرات این معضل می تواند به وسعت کره زمین باشد.
در این ارتباط ، می توان اذعان داشت که مرزهای جغرافیایی در مسائل مربوط به منابع طبیعی و محیط زیست تنها خطوطی فرضی روی نقشه جغرافیایی بوده و نمی توانند مانعی برای توسعه این آلودگی بشمار آیند. بیابانزایی مهمترین مشکل موجود در اراضی خشک ، نیمه خشک و خشک نیمه مرطوب بوده و ابعاد این مسئله تمامی مناطق را در سطح جهانی در برگرفته و تهدیدی برای امرار معاش بیش از 900 میلیون جمعیت جهان بشمار می آید (1994و UN ). اهمیت این مسئله جامعه جهانی را برآن داشت تا نسبت به برقراری معاهده مقابله با بیابانزایی در سال 1994 اقدام نماید. جمهوری اسلامی ایران به مدد 40 سال تجربه موفق در امر مدیریت منابع طبیعی و تثبیت شنهای روان و مبارزه با بیابانزایی سهم بزرگی را در تدوین این معاهده به خود اختصاص داده است این کشور در سال 1996 کنوانسیون را تصویب نموده است.
کنوانسیون موضوع مبارزه با بیابانزدایی را در سطح ملی با اجرای برنامه اقدام ملی و در سطح منطقه ای از طریق شبکه های موضوعی مطرح کرده است. باور عمومی بر این است که اجرای برنامه نه تنها در نهایت منجر به کاهش بیابانزایی و تعدیل اثرات منفی خشکسالی می شود، بلکه منجر به توسعه پایدار میگردد. به عبارت دیگر می توان گفت موضوع کنوانسیون بیابانزدایی و توسعه پایدار با یکدیگر مرتبط می باشند و لذا با توقف تخریب اراضی و ریشه کنی فقر در ارتباط مستقیم هستند.
پیش از تصویب کنوانسیون و در طی 40 سال گذشته ، ایران تلاشهای چشمگیری را در جهت مبارزه با بیابانزدایی انجام داده است که حاصل آن شامل تثبیت بیش از 2 میلیون هکتار تپه های ماسه ای متحرک و اراضی بیابانی بوسیله استفاده از مالچهای نفتی و جنگلکاری بوده است. همچنین توسعه زیست محیطی و تکنولوژی و تشویق دانش سنتی در اصلاح و احیاء فضای سبز در اراضی تخریب شده و در نهایت احیاء بیش از 10 میلیون هکتار از اراضی مرتعی در مناطق خشک و نیمه خشک ایران با همکاری نزدیک دامداران و عشایر از جمله فعالیت های دیگر بیابانزدایی در کشورمیباشد.
برنامه اقدام ملی بیابانزدایی دلایل اساسی تخریب سرزمین راه مطرح می کند و میزان فعالیتهای لازم برای جلوگیری و یا کاهش این عوامل را تعیین می کند. باتوجه به اهمیت موضوع کنوانسیون بیابانزدایی ، دولت جمهوری اسلامی ایران بخش بزرگی از درآمد ملی را به بیابانزدایی و کاهش اثرات خشکی اختصاص داده است. بعد از چند سال چالش بین دستگاههای مختلف دولتی و بخش خصوصی و بهره برداران برنامه اقدام ملی بیابانزدایی ایران آماده تصویب بوسیله نهادهای مربوطه مانند کمیته ملی بیابانزدایی شده است. هدف کلی در این راستا استفاده موثر و محدود از منابع موجود می باشد.
اهداف اصلی تنظیم برنامه اقدام ملی مقابله با بیابانزایی :
1-تعیین فاکتورهای موثر در بیابانزایی و تعیین سطوح فعالیت ها و برنامه های اجرایی برای مبارزه با بیابانزایی و کاهش اثرات خشکی
2- تاسیس سیستمهای هشدار سریع خشکسالی
3- افزایش آگاهیها و رشد مقبولیت اجتماعی با محوریت استفاده از منابع
4- حفظ محیط زیست و ذخیره گاههای اکولوژیکی
5-تثبیت تپه های ماسه ای روان در مناطق بحرانی و تبدیل اراضی شنی و لم یزرع به اراضی تولیدی
6- توسعه برنامه های آبیاری پایدار
7- کشاورزی پایدار و مدیریت صحیح پوشش گیاهی طبیعی ، آب و خاک توسط کشاورزان که در نتیجه منجر به افزایش تولیدات کشاورزی و سودآوری این حرفه می شود.
8- تشویق مشارکت عمومی در برنامه ریزی و فعالیتهای مقدماتی برای یافتن شکل کاربری و بهره برداری صحیح اراضی که هر دو در طولانی مدت منجر به کاهش فقر و توقف تخریب سرزمین می شود.
9- کاهش مهاجرت به نواحی شهری از طریق توسعه اقتصادی اجتماعی جوامع روستایی و تاسیس یک الگوی معیشتی جایگزین که تامین کننده درآمد در نواحی مستعد به خشکی است.
برنامه های توسعه طولانی مدت و استراتژی مدیریت منابع طبیعی در ایران بر پایه توسعه پایدار با دیدگاه عمدتاً حفاظتی استوار می باشد. بعضی از عناصر این استراتژی عبارتند از :
1- اجرای برنامه های حفاظت خاک و مدیریت آبخیز در سطح ملی از طریق مشارکت
2- محافظت جنگل و مرتع و اجرای عادلانه و با ثبات برنامه های توسعه پایدار اکولوژیکی
3- برنامه جایگزینی سوخت فسیلی در جوامع عشایری ، این برنامه پایه توسعه جنگل و سیستمهای اکولوژیکی دیگر است
4- ارتقاء و توسعه مشارکت جوامع روستایی در مدیریت و بهره برداری مراتع و جنگلها که در کل به حفاظت منابع طبیعی می انجامد.
5- توسعه برنامه های پایدار برای مقابله با فعالیتهای بیابانزا
6- مشارکت فعال مردم در فعالیتهای مدیریت آبخیز
7- کنترل سیل و استحصال آب و بهره برداری از آبهای سطحی
8- تهیه و اجرای طرح ملی آمایش سرزمین برای پایداری و کارآمد نمودن مدیریت منابع طبیعی
9- مدیریت مراتع بر پایه مدیریت جامع منابع متکی بر اصول توسعه پایدار
سطح منطقه ای :
بر پایه کنوانسیون بیابانزدایی کشورهای در معرض خطر بیابانزایی باید در اجرای برنامه ها و فعالیتهای بیابانزدایی خود برای مدیریت پایدار منابع طبیعی ارتباطات منطقه ای و یا چند جانبه داشته باشند. برای همکاریهای علمی و فنی و تقویت موسسات مرتبط ، دبیرخانه کنوانسیون بیابانزدایی 6 برنامه موضوعی را در قالب شبکه های منطقه ای سازماندهی کرده است. برای همکاریهای منطقه ای مقابله با بیابانزایی در همین ارتباط جمهوری اسلامی ایران بدلیل حسن شهرت خود در آسیا در زمینه مدیریت مراتع و تثبیت شن بعنوان میزبان شبکه مدیریت مرتع و تثبیت شنهای روان انتخاب گردید. از نقطه نظر ، تشکیلاتی ، فن آوری ، تحقیقاتی و ظرفیتهای آموزشی و توانائیهای ایران ، کشور ما می تواند با دیگر کشورهای منطقه در زمینه بیابانزدایی همکاری کند.
منابع انسانی و مالی قابل توجهی به تحقیقات بیابانزدایی تخصیص داده شده که در زمینه مدیریت مرتع ، تثبیت شن واستحصال آب ، کنترل سیلاب و جنگلداری صرف شده است. در نواحی خشک موفقیت های خوبی هم در زمینه اجرای پروژه هایی که دولت مجری آنها بوده و هم پروژه هایی که از طریق مردم با هدایت دولت به اجرا در آمده حاصل شده است. با توجه به این توانائیها جمهوری اسلامی ایران به عنوان میزبان شبکه سوم شبکه های منطقه ای ( شبکه مرتع و تثبیت شن) به کارگزاری سازمان جنگلها ، مراتع و آبخیزداری کشور انتخاب شد. همکاری سایر بخشهای درون وزارتخانه ای و سازمانهای ملی ، منطقه ای بین المللی می تواند پیشنهادات اجرایی و کمکهای ارزشمندی را به سایر کشورهای منطقه ارائه نماید.
با توجه به اینکه تاثیرات هر کدام از عوامل بیابانزدایی در زمان و مکان تغییر می کند ، ارزیابی میزان بیابانزایی و نوع تخریب ناشی از عوامل بیابانزایی اعم از فعالیتهای انسانی یا عوامل اقلیمی بسیار مهم است. این ارزیابی باید با ملاحظات تنوع حیاتی و معیارهای کمی متناسب با جنبه های فرهنگی و پیشینه شاخصهای سنتی مورد توجه قرار گیرد. اجرای ارزیابی و ارزشیابی فعالیتها و برنامه نیازمند اطلاعات اساسی منابع ، فعالیتهای تحت پوشش و حساسیتهای منابع می باشد. ارزیابی بیابانزایی و فعالیتهای مرتبط با بیابانزدایی بر پایه شاخصها و خصوصیات هر ناحیه می باشد. یکی از مشکلات عمده در ارزیابی بیابانزایی و فعالیتهای مرتبط به بیابانزدایی عدم وجود اطلاعات و داده های به هنگام و در دسترس می باشد. سیستمهای سنتی برای تحقیقات و ارزیابی های اقتصادی اجتماعی کاربردی نیستند. این به دلیل غیر قابل انطباق بودن و کیفیت پایین این سیستمها می باشد. بنابراین تاسیس یک بانک اطلاعات در کشور و برقراری سیستمهای پیشرفته جمع آوری داده ها برای جمع آوری و تجزیه و تحلیل داده ها ضروری است. بعلاوه، شاخصها و معیارهای وابسته برای ارزشیابی و کنترل فعالیتها و نتایج آنها و تغییرات اقلیمی باید تعیین شود. تاسیس نظام تحقیقاتی مناسب برای تعین شاخصها و معیارها اولویت اول برنامه ارزیابی و پایش می باشد. همچنین در سیستم دائمی پایش باید اطلاعات مربوط به موفقیت ها و شکستهای عملیات اجرایی و برنامه ها را هر 5 تا 7 سال یکبار جمع آوری و تجریه و تحلیل نمود.
جمع بندی پیشنهادات کلیدی :
- برنامه اقدام ملی مقابله با بیابانزایی در افزایش آگاهی عمومی در زمینه منابع طبیعی و جمع آوری و انتقال دانش ، مدیریت پایدار و عملی منابع طبیعی ، بوجود آوردن مهارتها و ظرفیتها و یکپارچگی اجتماعی موثر می باشد.
- از طریق برنامه اقدام ملی بیابانزدایی بهبود اراضی با انطباق بر مدیریت پایدار منابع طبیعی و مدیریت عملی آب و خاک بوسیله بهره برداران به وجود می آید.
- هدف برنامه اقدام ملی افزایش تولیدات پایدار از طریق بهبود مدیریت عملی منابع طبیعی که ازجمله موثرترین اهداف در اجرای برنامه اقدام ملی می باشد هست و در برگیرنده بخشهای دولتی و بهره برداران اراضی می باشد.
- باید فرصتهای آموزشی برای آموزش مروجین و اعضای گروههای مدیریت سرزمین از طریق شبکه مدیریت مرتع و تثبیت شن ، که پایه برنامه های بین المللی در هر منطقه می باشد فراهم گردد.
- یک بانک اطلاعاتی برای برنامه های مدیریت اراضی و پایش نتایج حاصل از اجرای برنامه ها در سازمان جنگلها، مراتع و آبخیزداری کشور ایجاد شود تا در قالب یک پروژه بتواند اطلاعات لازم برای دولت و کاربران اراضی را در مورد اقدامات انجام گرفته و یا نگرفته و تولیدات ، بازده آنها فراهم نماید.
- این سیستم پایش دائمی باید موقعیتی را فراهم نماید تا بازخورد اجرای فعالیتها را از سطوح پائین ارزیابی کند و نهایتاً بتواند به مسئولین محلی و کارشناسان اجرایی و تصمیم گیران توصیه های اصلاحی لازم را در زمینه مدیریت منابع طبیعی و برنامه مدیریت اراضی ارائه نماید.

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد