خاک های زراعی کشورما به دلایل متعددی دچار کمبود شدید ریز مغذی ها به ویژه روی(Zn) و آهن(Fe) می باشند . برخی از این دلایل عبارتند از :آهکی بودن خاک ها ،بی کربانته بودن آب آبیاری ، تنش خشکی در مزارع کشور و پایین بودن مواد آلی در خاک های زراعی .بنا دلایل فوق جذب عناصر ریز مغذی ، به ویژه روی (Zn) و آهن(Fe) ، به وسیله ی ریشه ی گیاهان یا اصلاً انجام نمی گیرد ویا در صورت جذب نیز ، به دلیل PHبالای شیره ی سلولی با رسوب در درون آوند ها ، به قسمت های خوراکی (برگ ،میوه ودانه) نمی رسند .در صورت مصرف دام یا انسان از این قسمت های خوراکی ابتلا به کمبود عناصر ریز مغذی بدیهی است.در گذشته نقش ریز مغذی ها به ویژه روی(Zn) ، در کشور چه در بخش کشاورزی و چه پزشکی فراموش شده بود .از رو اکثریت جامعه ما به کمبود روی مبتلا می باشند پزشکان محترم رنگ پریدگی را از کمبود آهن می دانند در حالی که کم خونی ، به کمبود هر دو عنصر آهن و روی مربوط است .
محققان احتمال ابتلا به بیماری قند از نوع II را در افراد مسنی که بدن آنها با کمبود روی مواجه است ، زیاد می دانند . در نتایج تحقیقات اخیر اعلام شد که حدود نیمی از دانش آموزان راهنمایی تهران با کمبود روی مواجه می باشند . خوردن مهر (خاک ) ،ریزش مو ،ناراحتی پروستات ، بوی بد دهان و نبود حس چشایی تعدادی از عوارض کمبود روی در انسان است .
در سنین بالا برخی از خانم ها و آقایان در کارهای روزانه از خستگی زود هنگام رنج می برند ،
ادامه مطلب ...
مقدمه :
این عنصر در سال
1778 توسط Carl Wilhelm Scheele دانشمند سوئدی کشف شد اما تا چند سال پس از
آن، مولیبدنیت تنها در حد آزمایشگاهی کار می شد. نخستین کاربرد اصلی
مولیبدن در جنگ جهانی اول بود. در آن زمان مولیبدن به فولاد افزوده می شد و
نتیجه آن تولید فولادهای مقاوم در حرارت های بالا بود که در زره پوش ها و
موتور هواپیماها استفاده می شد.
نام مولیبدنیم Molybdenum از واژه
یونانی (Molybdos) به معنی شبیه سرب گرفته شده است. زیرا مولیبدنیم به صورت
آزاد درطبیعت یافت نمیشود. فراوانی مولیبدنیم در پوسته زمین 007/0% می
باشد.
مولیبدنیم فلزی است به رنگ سفید متمایل به خاکستری یا سفید-
نقرهای با نماد Mo، عدد اتمی 42، وزن مخصوص 22/10 گرم بر سانتی متر مکعب،
سختی 5/5 در مقیاس موس، خیلی سخت، دارای بیشترین نقطه ذوب در بین عناصر،
نقطه جوش 4612 درجه سانتیگراد و نقطه ذوب 2617 درجه سانتی گراد. مولیبدنیم
در گروه 6(VI) جدول تناوبی به عنوان Transition Metals بوده و در دوره 5
قرار دارد.
عنصر مولیبدنیم بعنوان یک عنصر انتقالی دارای ظرفیت های 2،3،4،5،6 بوده و دارای خاصیت کالکوفیلی و سیدروفیلی است.
در حالت توده ای این عنصر دارای خواص فلزی تیپیک و رنگ سفید نقره ای درخشنده بوده و درحالت پودری مولیبدن به رنگ خاکستری تیره است.
مولیبدن
جلای خود را در هوا حفظ می کند. این عنصر ممکن است براثر اکسیداسیون
الکترولیتی غیر فعال شده و به ماده غیر فعال شیمیایی تبدیل شود. پس از گرم
کردن در مدت زمان طولانی با دمای 600 درجه سانتی گراد تصفیه شده و اکسید
اسیون سریع رخ می دهد. مولیبدن در حضور اکسیژن در دمای 500 تا 600 درجه
سانتی گراد می سوزد. این عنصر به آرامی توسط بخار اکسید می شود و توسط گاز
فلوئور سرد و کلر و برم گرم خورده می شود. اسیدهای رقیق و اسید هیدروکلریک
غلیظ تأثیر کمی روی مولیبدن می گذارند.
ادامه مطلب ...
تاثیر سیستم های مختلف خاک ورزی بر بانک بذر علف های هرز در خاک
رضا صیادی و منوچهر جم نژاد
فصل اول: کلیات
۱-۱- تعریف علفهای هرز :
در ابتدای هر کتاب یا مقاله ای که در باره علفهای هرز نگارش می یابد، سعی بر اینست که تعریف جامعی از علف هرز ارائه شود،ولی تا امروز این تلاشها به ثمرنرسیده است وتعاریف ارائه شده کامل و گویا نبوده، وحتی درپاره ای از موارد اشکالاتی نیز به آنها وارد است.(۲،۳،۴). امروزه دو تعریف زیر بیشتر بکار میروند و متاسفانه این تعریفها محدود وتا حدی گمراه کننده می باشد :(۲)
۱-۱-۱- علفهای هرز گیاهانی هستند که بطور ناخواسته خارج از مکان اصلی خود می رویند (۲،۳،۴).
۲-۱-۱- علفهای هرز گیاهانی هستند که هنوز کاربردشان شناخته نشده است (۲).
طبق تعریف اول بین علفهای هرز واقعی و گیاهانی که تنها مزاحمتهای اتفاقی بوجود میآورندتفاوت چندانی وجود ندارد، این تعریف نادقیق تنها عامل شناسائی یک گیاه بعنوان علف هرز را مکان رویش گیاه میداند، واگر در مزرعه سویا گیاه ذرت پیدا شد یا در میان گلهای همیشه بهار گل اطلسی دیده شد، مطمئنا" ذرت و اطلسی در غیر مکان خود و بطور ناخواسته روئیده اند اما هیچکدام پتانسیل مزاحمتی را که علفهای هرزی مانند پیچک وتوق دارند را نمیتوانند داشته باشند. (۲،۳،۴). اما براساس تعریف دوم اگربتوان کاربردی برای یک علف هرز یافت آن گیاه دیگر علف هرز محسوب نمیشود، واقعیت اینست که قیاق که یکی از بدترین علفهای هرز دنیا شناخته شده است، و به عنوان یک گیاه علوفه ای وارد کشور آمریکا شد ولی این مانع از پراکنش آن به میلیونها هکتار از زمینهای زراعی با ارزش به عنوان یک علف هرز مزاحم نشد، قیاق یک علف هرز محسوب می شود، حتی اگر کاربردی به ارزش کاربرد ذرت پنبه و یا گوجه فرنگی برای آن پیدا شود (۲،۳،۴). البته برخی نیز علف هرز را گیاهی که زیانش بیش از منافعش است، معرفی کرده اند که البته این تعریف هم، دارای اشکالاتی میباشد(۲،۳،۴). رجمارک در سال ۱۹۹۵ سه اصطلاح را برای گیاهان مزاحم بکاربرد، که اصطلاح علفهای هرز را برای گیاهانی که در مناطق تحت مدیریت انسانها (اکوسیستمهای کشاورزی)رشد میکنند، اظهار داشت، درحالی که اصطلاح اشغالگرها را برای گیاهان بومی که اکوسیستمهای طبیعی را اشغال میکنند، بیان نمود ودر نهایت اصطلاح مهاجم ها را برای گیاهانی که به سرزمینهای غیر بومی خویش حمله میکنند(که همان گیاهان غیر بومی نامیده میشوند) بکاربرد(۴). ولی باید توجه داشت رجمارک این سه اصطلاح را درمعنا مترادف هم میدانست ولی ازافقهای متفاوتی به آنهانگاه میکرد،به طورکه اصطلاح علفهای هرز را ازنقطه نظر کشاورزی، اصطلاح اشغالگرها را از نقطه نظر اکولوژیکی و درآخر اصطلاح مهاجمها را از نقطه نظر جغرافیای زیستی قابل طرح میدانست(۴). باربور وهمکارانش در سال ۱۹۹۹ گیاهان حمله ور غیربومی که فقط به محیطهای طبیعی حمله کرده ودر آن زیستگاه ها اندکی مزاحمت ایجاد نموده اند را از علفهای هرزی که به محیطهای طبیعی اداره شده (مناطق تحت حفاظت مثل برخی از جنگلها ومراتع) ویا کاملا" تحت کنترل(اکوسیستمهای کشاورزی) حمله کرده ومزاحمتهای و زیادی را بوجود می آورند وسبب تداخل در کارکرد آنها میشوند، مجزا نمود(۴). جامعه علمی علف هرز آمریکا علفهای هرز را گیاهان آزار دهنده ویا مداخله گر با فعالیتها و آسایش انسان تعریف می نماید (۴). به طور کلی میتوانیم هر گیاهی را که روی انواع اکوسیستمهای طبیعی و کشاورزی تاثیرات منفی اکولوژیکی و اقتصادی بگذارد را علف هرز معرفی نمائیم، مطمئنا"این تعریف نیزجامع و واضح نمیباشد، ولی این تعریف در عین حالیکه به اثرات منفی اقتصادی علفهای هرز توجه نموده است، پیامدهای منفی اکولوژیکی علفهای هرز را با توجه به اینکه گاهی اوقات بسیار وخیم وغیر قابل جبران میباشد، و متاسفانه هیچگاه جدی تلقی نشده و مورد توجه قرار نگرفته است، مد نظر قرار داده است(۴).
ادامه مطلب ...